- پلا بنه
ته دیگ
معنی پلا بنه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه بر پای بندند بندی که بر پای مجرم بندند پاوند، قندان کودک، گرفتار مقید، فریفته مفتون عاشق دلباخته، متاهل دارای همسر
ادغام بلا غنه ومع الغنه. هرگاه تنوین یا نون ساکن بیکی از حروف دوگانه (ل) و (ر) برسند ادغام بلاغنه است مانند لم یکن له و هرگاه بیکی از حروف چهار (یمون) برسند ادغام مع الغنه است مانند هذا کتاب مبین
پابرهنه
پایان کامل، زمین خالی و عاری از هرگونه بنا
قدرت انجام کاری را داشتن
دیگ پلو
پلاتیم
دیگ های بزرگی که برنج مربوط به مراسم را در آن پزند
بوته ی پیاز، یک عدد پیاز بخش غده ی گیاه پیاز
پاشیده شده
از توابع دهستان چهاردانگه ی هزارجریب ساری
یکی از مراتع کوهستانی منطقه ی تنکابن
گرفتار اسیر، دلباخته
لوله آب سفالی و کم عرض